182 lines
29 KiB
Plaintext
182 lines
29 KiB
Plaintext
|
\id GAL Unlocked Literal Bible
|
||
|
\ide UTF-8
|
||
|
\h غلاطیان
|
||
|
\toc1 رسالۀ پولس رسول به غلاطیان
|
||
|
\toc2 غلاطیان
|
||
|
\toc3 gal
|
||
|
\mt1 غلاطیان
|
||
|
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 1
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 پولس، رسول نه از جانب انسان و نه بوسيله انسان بلكه به عيسي مسيح و خداي پدر كه او را از مردگان برخيزانيد،
|
||
|
\v 2 و همه برادراني كه با من ميباشند، به كليساهاي غلاطيه،
|
||
|
\v 3 فيض و سلامتي از جانب خداي پدر و خداوند ما عيسي مسيح با شما باد؛
|
||
|
\v 4 كه خود را براي گناهان ما داد تا ما را از اين عالم حاضر شرير بحسب اراده خدا و پدر ما خلاصي بخشد،
|
||
|
\v 5 كه او را تا ابدالا´باد جلال باد. آمين.
|
||
|
\v 6 تعجّب ميكنم كه بدين زودي از آن كس كه شما را به فيض مسيح خوانده است، برميگرديد بهسوي انجيلي ديگر،
|
||
|
\v 7 كه (انجيل) ديگر نيست. لكن بعضي هستند كه شما را مضطرب ميسازند و ميخواهند انجيل مسيح را تبديل نمايند.
|
||
|
\v 8 بلكه هرگاه ما هم يا فرشتهاي از آسمان، انجيلي غير از آنكه ما به آن بشارت داديم به شما رساند، اَناتيما باد.
|
||
|
\v 9 چنانكه پيش گفتيم، الا´ن هم باز ميگويم: اگر كسي انجيلي غير از آنكه پذيرفتيد بياورد، اَناتيما باد.
|
||
|
\v 10 آيا الحال مردم را در رأي خود ميآورم يا خدا را؟ يا رضامندي مردم راميطلبم؟ اگر تابحال رضامندي مردم را ميخواستم، غلام مسيح نميبودم.
|
||
|
\v 11 امّا اي برادران شما را اعلام ميكنم از انجيلي كه من بدان بشارت دادم كه به طريق انسان نيست.
|
||
|
\v 12 زيرا كه من آن را از انسان نيافتم و نياموختم، مگر به كشف عيسي مسيح.
|
||
|
\v 13 زيرا سرگذشت سابق مرا در دين يهود شنيدهايد كه بر كليساي خدا بينهايت جفا مينمودم و آن را ويران ميساختم،
|
||
|
\v 14 و در دين يهود از اكثر همسالان قوم خود سبقت ميجستم و در تقاليد اجداد خود بغايت غيور ميبودم.
|
||
|
\v 15 امّا چون خدا كه مرا از شكم مادرم برگزيد و به فيض خود مرا خواند، رضا بدين داد
|
||
|
\v 16 كه پسر خود را در من آشكار سازد تا در ميان امّتها بدو بشارت دهم، در آنوقت با جسم و خون مشورت نكردم،
|
||
|
\v 17 و به اورشليم هم نزد آناني كه قبل از من رسول بودند نرفتم، بلكه به عَرَب شدم و باز به دمشق مراجعت كردم.
|
||
|
\v 18 پس بعد از سه سال، براي ملاقات پطرس به اورشليم رفتم و پانزده روز با وي بسر بردم.
|
||
|
\v 19 امّا از ساير رسولان جز يعقوب برادر خداوند را نديدم.
|
||
|
\v 20 امّا درباره آنچه به شما مينويسم، اينك در حضور خدا دروغ نميگويم.
|
||
|
\v 21 بعد ازآن به نواحي سوريه و قيليقيه آمدم.
|
||
|
\v 22 و به كليساهاي يهوديه كه در مسيح بودند صورتاً غير معروف بودم،
|
||
|
\v 23 جز اينكه شنيده بودند كه «آنكه پيشتر بر ما جفا مينمود، الحال بشارت ميدهد به همان ايماني كه قبل از اين ويران ميساخت.»
|
||
|
\v 24 و خدا را در من تمجيد نمودند.
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 2
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 پس بعد از چهارده سال با برنابا باز بهاورشليم رفتم و تيطس را همراه خود بردم.
|
||
|
\v 2 ولي به الهام رفتم و انجيلي را كه در ميان امّتها بدان موعظه ميكنم، به ايشان عرضه داشتم، امّا در خلوت به معتبرين، مبادا عبث بدوم يا دويده باشم.
|
||
|
\v 3 ليكن تيطُس نيز كه همراه من و يوناني بود، مجبور نشد كه مختون شود.
|
||
|
\v 4 و اين بهسبب برادران كَذَبه بود كه ايشان را خُفيةً درآوردند و خفيةً درآمدند تا آزادي ما را كه در مسيح عيسي داريم، جاسوسي كنند و تا ما را به بندگي درآورند.
|
||
|
\v 5 كه ايشان را يك ساعت هم به اطاعت در اين امر تابع نشديم تا راستي انجيل در شما ثابت ماند.
|
||
|
\v 6 امّا از آناني كه معتبراند كه چيزي ميباشند - هرچه بودند مرا تفاوتي نيست، خدا بر صورت انسان نگاه نميكند - زيرا آناني كه معتبراند، به من هيچ نفع نرسانيدند.
|
||
|
\v 7 بلكه به خلاف آن، چون ديدند كه بشارت نامختونان به من سپرده شد، چنانكه بشارت مختونان به پطرس ـ
|
||
|
\v 8 زيرا او كه براي رسالت مختونان در پطرس عمل كرد، در من هم براي امّتها عمل كرد ـ
|
||
|
\v 9 پس چون يعقوب و كيفا و يوحنّا كه معتبر به اركان بودند، آن فيضي راكه به من عطا شده بود ديدند، دست رفاقت به من و برنابا دادند تا ما بهسوي امّتها برويم، چنانكه ايشان بهسوي مختونان؛
|
||
|
\v 10 جز آنكه فقرا را ياد بداريم و خود نيز غيور به كردن اين كار بودم.
|
||
|
\v 11 امّا چون پطرس به انطاكيه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم زيرا كه مستوجب ملامت بود،
|
||
|
\v 12 چونكه قبل از آمدنِ بعضي از جانب يعقوب، با امّتها غذا ميخورد؛ ولي چون آمدند، از آناني كه اهل ختنه بودند ترسيده، باز ايستاد و خويشتن را جدا ساخت.
|
||
|
\v 13 و ساير يهوديان هم با وي نفاق كردند، بحدّي كه برنابا نيز در نفاق ايشان گرفتار شد.
|
||
|
\v 14 ولي چون ديدم كه به راستيِ انجيل به استقامت رفتار نميكنند، پيش روي همه پطرس را گفتم: «اگر تو كه يهود هستي، به طريق امّتها و نه به طريق يهود زيست ميكني، چون است كه امّتها را مجبور ميسازي كه به طريق يهود رفتار كنند؟»
|
||
|
\v 15 ما كه طبعاً يهود هستيم و نه گناهكاران از امّتها،
|
||
|
\v 16 اما چونكه يافتيم كه هيچكس از اعمال شريعت عادل شمرده نميشود، بلكه به ايمان به عيسي مسيح، ما هم به مسيح عيسي ايمان آورديم تا از ايمان به مسيح و نه از اعمال شريعت عادل شمرده شويم، زيرا كه از اعمال شريعت هيچ بشري عادل شمرده نخواهد شد.
|
||
|
\v 17 امّا اگر چون عدالت در مسيح را ميطلبيم، خود هم گناهكار يافت شويم، آيا مسيح خادم گناه است؟ حاشا!
|
||
|
\v 18 زيرا اگر باز بنا كنم آنچه را كه خراب ساختم، هرآينه ثابت ميكنم كه خودمتعدّي هستم.
|
||
|
\v 19 زانرو كه من بواسطه شريعت نسبت به شريعت مُردَمْ تا نسبت به خدا زيست كنم.
|
||
|
\v 20 با مسيح مصلوب شدهام ولي زندگي ميكنم ليكن نه من بعد از اين، بلكه مسيح در من زندگي ميكند. و زندگاني كه الحال در جسم ميكنم، به ايمانِ بر پسر خدا ميكنم كه مرا محبّت نمود و خود را براي من داد.
|
||
|
\v 21 فيض خدا را باطل نميسازم، زيرا اگر عدالت به شريعت ميبود، هرآينه مسيح عبث مرد.
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 3
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 اي غلاطيانِ بيفهـم، كيسـت كه شمـا را افسون كرد تا راستي را اطاعت نكنيد كه پيش چشمان شما عيسي مسيح مصلوب شده مُبَيَّن گرديد؟
|
||
|
\v 2 فقط اين را ميخواهم از شما بفهمم كه روح را از اعمال شريعت يافتهايد يا از خبر ايمان؟
|
||
|
\v 3 آيا اينقدر بيفهم هستيد كه به روح شروع كرده، الا´ن به جسم كامل ميشويد؟
|
||
|
\v 4 آيا اينقدر زحمات را عبث كشيديد اگر فيالحقيقة عبث باشد؟
|
||
|
\v 5 پس آنكه روح را به شما عطا ميكند و قوّات در ميان شما به ظهور ميآورد، آيا از اعمال شريعت يا از خبر ايمان ميكند؟
|
||
|
\v 6 چنانكه ابراهيم به خدا ايمان آورد و براي او عدالت محسوب شد.
|
||
|
\v 7 پس آگاهيد كه اهل ايمان فرزندان ابراهيم هستند.
|
||
|
\v 8 و كتاب چون پيش ديد كه خدا امّتها را از ايمان عادل خواهد شمرد، به ابراهيم بشارت داد كه «جميع امّتها از تو بركت خواهند يافت.»
|
||
|
\v 9 بنابراين اهل ايمان با ابراهيمِ ايماندار بركت مييابند.
|
||
|
\v 10 زيرا جميع آناني كه از اعمال شريعت هستند، زير لعنت ميباشند زيرا مكتوب است: «مَلعون است هر كه ثابت نماند در تمام نوشتههاي كتاب شريعت تا آنها را بهجا آرد.»
|
||
|
\v 11 امّا واضح است كه هيچكس در حضور خدا از شريعت عادل شمرده نميشود، زيرا كه «عادل به ايمان زيست خواهد نمود.»
|
||
|
\v 12 امّا شريعت از ايمان نيست بلكه «آنكه به آنها عمل ميكند، در آنها زيست خواهد نمود.»
|
||
|
\v 13 مسيح، ما را از لعنت شريعت فدا كرد چونكه در راه ما لعنت شد، چنانكه مكتوب است «ملعون است هركه بر دار آويخته شود.»
|
||
|
\v 14 تا بركت ابراهيم در مسيح عيسي بر امّتها آيد و تا وعده روح را بهوسيلة ايمان حاصل كنيم.
|
||
|
\v 15 اي برادران، به طريق انسان سخن ميگويم، زيرا عهدي را كه از انسان نيز استوار ميشود، هيچكس باطل نميسازد و نميافزايد.
|
||
|
\v 16 امّا وعدهها به ابراهيم و به نسل او گفته شد و نميگويد «به نسلها» كه گويا درباره بسياري باشد، بلكه درباره يكي و «به نسل تو» كه مسيح است.
|
||
|
\v 17 و مقصود اين است عهدي را كه از خدا به مسيح بسته شده بود، شريعتي كه چهارصد و سي سال بعد از آن نازل شد، باطل نميسازد بطوري كه وعده نيست شود.
|
||
|
\v 18 زيرا اگر ميراث از شريعت بودي، ديگر از وعده نبودي. ليكن خدا آن را به ابراهيم از وعده داد.
|
||
|
\v 19 پس شريعت چيست؟ براي تقصيرها بر آن افزوده شد تا هنگام آمدن آن نسلي كه وعده بدو داده شد و بوسيله فرشتگان به دست متوسّطيمرتّب گرديد.
|
||
|
\v 20 امّا متوسّط از يك نيست، امّا خدا يك است.
|
||
|
\v 21 پس آيا شريعت به خلاف وعدههاي خداست؟ حاشا! زيرا اگر شريعتي داده ميشد كه تواند حيات بخشد، هرآينه عدالت از شريعت حاصل ميشد.
|
||
|
\v 22 بلكه كتاب همه چيز را زير گناه بست تا وعدهاي كه از ايمانِ به عيسي مسيح است، ايمانداران را عطا شود.
|
||
|
\v 23 امّا قبل از آمدن ايمان، زير شريعت نگاه داشته بوديم و براي آن ايماني كه ميبايست مكشوف شود، بسته شده بوديم.
|
||
|
\v 24 پس شريعت لالاي ما شد تا به مسيح برساند تا از ايمان عادل شمرده شويم.
|
||
|
\v 25 ليكن چون ايمان آمد، ديگر زير دست لالا نيستيم.
|
||
|
\v 26 زيرا همگي شما بوسيله ايمان در مسيح عيسي، پسران خدا ميباشيد.
|
||
|
\v 27 زيرا همه شما كه در مسيح تعميد يافتيد، مسيح را در بر گرفتيد.
|
||
|
\v 28 هيچ ممكن نيست كه يهود باشد يا يوناني و نه غلام و نه آزاد و نه مرد و نه زن، زيرا كه همه شما در مسيح عيسي يك ميباشيد.
|
||
|
\v 29 امّا اگر شما از آنِ مسيح ميباشيد، هرآينه نسل ابراهيم و برحسب وعده، وارث هستيد.
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 4
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 ولي ميگويم مادامي كه وارثْ صغير است، از غلام هيچ فرق ندارد، هرچند مالك همه باشد.
|
||
|
\v 2 بلكه زيردست ناظران و وكلا ميباشد تا روزي كه پدرش تعيين كرده باشد.
|
||
|
\v 3 همچنين ما نيز چون صغير ميبوديم، زير اصول دنيوي غلام ميبوديم.
|
||
|
\v 4 ليكن چون زمان به كمال رسيد، خدا پسر خود را فرستاد كه از زن زاييدهشد و زير شريعت متولّد،
|
||
|
\v 5 تا آناني را كه زير شريعت باشند فديه كند تا آنكه پسرخواندگي را بيابيم.
|
||
|
\v 6 امّا چونكه پسر هستيد، خدا روح پسر خود را در دلهاي شما فرستاد كه ندا ميكند «يا ابّا» يعني «اي پدر.»
|
||
|
\v 7 لهذا ديگر غلام نيستي بلكه پسر، و چون پسر هستي، وارث خدا نيز بوسيله مسيح.
|
||
|
\v 8 ليكن در آن زمان چون خدا را نميشناختيد، آناني را كه طبيعتاً خدايان نبودند، بندگي ميكرديد.
|
||
|
\v 9 امّا الحال كه خدا را ميشناسيد بلكه خدا شما را ميشناسد، چگونه باز برميگرديد بهسوي آن اصول ضعيف و فقير كه ديگر ميخواهيد از سر نو آنها را بندگي كنيد؟
|
||
|
\v 10 روزها و ماهها و فصلها و سالها را نگاه ميداريد.
|
||
|
\v 11 درباره شما ترس دارم كه مبادا براي شما عبث زحمت كشيده باشم.
|
||
|
\v 12 اي برادران، از شما استدعا دارم كه مثل من بشويد، چنانكه من هم مثل شما شدهام. به من هيچ ظلم نكرديد.
|
||
|
\v 13 امّا آگاهيد كه بهسبب ضعف بدني، اوّل به شما بشارت دادم.
|
||
|
\v 14 و آن امتحانِ مرا كه در جسم من بود، خوار نشمرديد و مكروه نداشتيد، بلكه مرا چون فرشته خدا و مثل مسيح عيسي پذيرفتيد.
|
||
|
\v 15 پس كجا است آن مباركباديِ شما؟ زيرا به شما شاهدم كه اگر ممكن بودي، چشمان خود را بيرون آورده، به من ميداديد.
|
||
|
\v 16 پس چون به شما راست ميگويم، آيا دشمن شما شدهام؟
|
||
|
\v 17 شما را به غيرت ميطلبند، ليكن نه به خير، بلكه ميخواهند در رابر روي شما ببندند تا شما ايشان را بغيرت بطلبيد.
|
||
|
\v 18 ليكن غيرت در امر نيكو در هر زمان نيكو است، نه تنها چون من نزد شما حاضر باشم.
|
||
|
\v 19 اي فرزندانِ من كه براي شما باز درد زه دارم تا صورت مسيح در شما بسته شود.
|
||
|
\v 20 باري خواهش ميكردم كه الا´ن نزد شما حاضر ميبودم تا سخن خود را تبديل كنم، زيرا كه درباره شما متحيّر شدهام.
|
||
|
\v 21 شما كه ميخواهيد زير شريعت باشيد، مرا بگوييد آيا شريعت را نميشنويد؟
|
||
|
\v 22 زيرا مكتوب است ابراهيم را دو پسر بود، يكي از كنيز و ديگري از آزاد.
|
||
|
\v 23 ليكن پسر كنيز، بحسب جسم تولّد يافت و پسر آزاد، برحسب وعده.
|
||
|
\v 24 و اين امور بطور مثل گفته شد زيرا كه اين دو زن، دو عهد ميباشند، يكي از كوه سينا براي بندگي ميزايد و آن هاجر است.
|
||
|
\v 25 زيرا كه هاجر كوه سينا است در عَرَب، و مطابق است با اورشليمي كه موجود است، زيرا كه با فرزندانش در بندگي ميباشد.
|
||
|
\v 26 ليكن اورشليم بالا آزاد است كه مادرِ جميع ما ميباشد.
|
||
|
\v 27 زيرا مكتوب است: «اي نازاد كه نزاييدهاي، شاد باش! صدا كن و فرياد برآور اي تو كه درد زه نديدهاي، زيرا كه فرزندان زن بيكس از اولاد شوهردار بيشتراند.»
|
||
|
\v 28 ليكن ما اي برادران، چون اسحاق فرزندان وعده ميباشيم.
|
||
|
\v 29 بلكه چنانكه آنوقت آنكه برحسب جسم تولّد يافت، بر وي كه برحسب روح بود جفا ميكرد، همچنين الا´ن نيز هست.
|
||
|
\v 30 ليكن كتابچه ميگويد؟ «كنيز و پسر او را بيرون كن زيرا پسر كنيز با پسر آزاد ميراث نخواهد يافت.»
|
||
|
\v 31 خلاصه اي برادران، فرزندان كنيز نيستيم بلكه از زنِ آزاديم.
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 5
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 پس به آن آزادي كه مسيح ما را به آن آزاد كرد، استوار باشيد و باز در يوغ بندگي گرفتار مشويد.
|
||
|
\v 2 اينك من پولس به شما ميگويم كه اگر مختون شويد، مسيح براي شما هيچ نفع ندارد.
|
||
|
\v 3 بلي باز به هركس كه مختون شود شهادت ميدهم كه مديون است كه تمامي شريعت را بجا آورد.
|
||
|
\v 4 همه شما كه از شريعت عادل ميشويد، از مسيح باطل و از فيض ساقط گشتهايد.
|
||
|
\v 5 زيرا كه ما بواسطه روح از ايمان مترقّب اميد عدالت هستيم.
|
||
|
\v 6 و در مسيح عيسي نه ختنه فايده دارد و نه نامختوني بلكه ايماني كه به محبّت عمل ميكند.
|
||
|
\v 7 خوب ميدويديد! پس كيست كه شما را از اطاعت راستي منحرف ساخته است؟
|
||
|
\v 8 اين ترغيب از او كه شما را خوانده است نيست.
|
||
|
\v 9 خميرمايه اندك تمام خمير را مُخَمَّر ميسازد.
|
||
|
\v 10 من در خداوند بر شما اعتماد دارم كه هيچ رأي ديگر نخواهيد داشت، ليكن آنكه شما را مضطرب سازد هركه باشد، قصاص خود را خواهد يافت.
|
||
|
\v 11 امّا اي برادران اگر من تا به حال به ختنه موعظه ميكردم، چرا جفا ميديدم؟ زيرا كه در اين صورت لغزش صليب برداشته ميشد.
|
||
|
\v 12 كاش آناني كه شما را مضطرب ميسازندخويشتن را منقطع ميساختند.
|
||
|
\v 13 زيرا كه شما اي برادران به آزادي خوانده شدهايد؛ امّا زنهار آزادي خود را فرصت جسم مگردانيد، بلكه به محبّت، يكديگر را خدمت كنيد.
|
||
|
\v 14 زيرا كه تمامي شريعت در يك كلمه كامل ميشود يعني در اينكه همسايه خود را چون خويشتن محبّت نما.
|
||
|
\v 15 امّا اگر همديگر را بگزيد و بخوريد، باحذر باشيد كه مبادا از يكديگر هلاك شويد.
|
||
|
\v 16 امّا ميگويم به روح رفتار كنيد، پس شهوات جسم را بهجا نخواهيد آورد.
|
||
|
\v 17 زيرا خواهش جسم به خلاف روح است و خواهش روح به خلاف جسم؛ و اين دو با يكديگر منازعه ميكنند بطوري كه آنچه ميخواهيد نميكنيد.
|
||
|
\v 18 اما اگر از روح هدايت شديد، زير شريعت نيستيد.
|
||
|
\v 19 و اعمال جسم آشكار است، يعني زنا و فسق و ناپاكي و فجور،
|
||
|
\v 20 و بُتپرستي و جادوگري و دشمني و نزاع و كينه و خشم و تعصّب و شقاق و بدعتها،
|
||
|
\v 21 و حسد و قتل و مستي و لهو و لعب و امثال اينها كه شما را خبر ميدهم چنانكه قبل از اين دادم، كه كنندگان چنين كارها وارث ملكوت خدا نميشوند.
|
||
|
\v 22 ليكن ثمره روح، محبّت و خوشي و سلامتي و حلم و مهرباني و نيكويي و ايمان و تواضع و پرهيزكاري است،
|
||
|
\v 23 كه هيچ شريعت مانع چنين كارها نيست.
|
||
|
\v 24 و آناني كه از آنِ مسيح ميباشند، جسم را با هوسها و شهواتش مصلوب ساختهاند.
|
||
|
\v 25 اگر به روح زيست كنيم، به روح همرفتار بكنيم.
|
||
|
\v 26 لافزن مشويم تا يكديگر را به خشم آوريم و بر يكديگر حسد بريم.
|
||
|
|
||
|
\s5
|
||
|
\c 6
|
||
|
\p
|
||
|
\v 1 امّا اي برادران، اگر كسي به خطايي گرفتارشود، شما كه روحاني هستيد چنين شخص را به روح تواضع اصلاح كنيد. و خود را ملاحظه كن كه مبادا تو نيز در تجربه افتي.
|
||
|
\v 2 بارهاي سنگين يكديگر را متحمّل شويد و بدين نوع شريعت مسيح را بهجا آريد.
|
||
|
\v 3 زيرا اگر كسي خود را شخصي گمان برد و حال آنكه چيزي نباشد، خود را ميفريبد.
|
||
|
\v 4 امّا هركس عمل خود را امتحان بكند، آنگاه فخر در خود به تنهايي خواهد داشت نه در ديگري،
|
||
|
\v 5 زيرا هركس حامل بار خود خواهد شد.
|
||
|
\v 6 امّا هركه در كلام تعليم يافته باشد، معلّم خود را در همه چيزهاي خوب مشارك بسازد.
|
||
|
\v 7 خود را فريب مدهيد، خدا را استهزاء نميتوان كرد. زيرا كه آنچه آدمي بكارد، همان را درو خواهد كرد.
|
||
|
\v 8 زيرا هر كه براي جسم خود كارد، از جسم فساد را درو كند و هركه براي روح كارد از روح حيات جاوداني خواهد درويد.
|
||
|
\v 9 ليكن از نيكوكاري خسته نشويم زيرا كه در موسم آن درو خواهيم كرد اگر ملول نشويم.
|
||
|
\v 10 خلاصه بقدري كه فرصت داريم، با جميع مردم احسـان بنماييم، عليالخصوص با اهل بيت ايمان.
|
||
|
\v 11 ملاحظه كنيد چه حروف جَلي بدست خود به شما نوشتم.
|
||
|
\v 12 آناني كه ميخواهندصورتي نيكو در جسم نمايان سازند، ايشان شما را مجبور ميسازند كه مختون شويد، محض اينكه براي صليب مسيح جفا نبينند.
|
||
|
\v 13 زيرا ايشان نيز كه مختون ميشوند، خودْ شريعت را نگاه نميدارند بلكه ميخواهند شما مختون شويد تا در جسم شما فخر كنند.
|
||
|
\v 14 ليكن حاشا از من كه فخر كنم جز از صليب خداوند ما عيسي مسيح كه بوسيله او دنيا براي من مصلوب شد و منبراي دنيا.
|
||
|
\v 15 زيرا كه در مسيح عيسي نه ختنه چيزي است و نه نامختوني بلكه خلقت تازه.
|
||
|
\v 16 و آناني كه بدين قانون رفتار ميكنند، سلامتي و رحمت بر ايشان باد و بر اسرائيل خدا.
|
||
|
\v 17 بعد از اين هيچكس مرا زحمت نرساند زيرا كه من در بدن خود داغهاي خداوند عيسي را دارم.
|
||
|
\v 18 فيض خداوند ما عيسي مسيح با روح شما باد اي برادران. آمين.
|