1.9 KiB
نکات کلی مراثی ۳
مفاهیم کلی در این باب
گرفتاریها[مشکلات][مصیبتها]
نویسنده در این باب دربارۀ رنجی که مردم اورشلیم در دوران محاصرۀ بابلیها و سقوط شهر کشیدند سخن میگوید. او به نحوی دربارۀ این رنجها سخن میگوید که گویی به طور مستقیم او را هدف گرفتهاند و خدا شخصاً بر او یورش برده است. اگرچه باید متوجه باشیم که نویسنده و ساکنان دیگر شهر احساس مشترکی داشتهاند.
در آیۀ ۱۹ ، نویسنده به درسهایی میاندیشد که او و همشهریانش باید از خدا، خشم او و رحمت او بیاموزند. او همچنین دربارۀ توبه کردن و توکل کردن به خدا میاندیشد.
در آیۀ ۴۳، نویسنده بار دیگر دربارۀ رنجی که خدا باعث شده است که اورشلیم تحمل کند صحبت میکند، اما در اینجا نویسنده دیگر واژۀ «من» را به کار نمیبرد، بلکه واژۀ «ما» را جایگزین کرده است. اما در آیۀ ۴۸، او دربارۀ این سخن میگوید که چگونه خودش به عزاداری برای آن چه رخ داده است، ادامه خواهد داد.
در آیۀ ۵۲، نویسنده دربارۀ دشمنان شخصیاش در اورشلیم میگوید، آنهایی که او را به خاطر آوردن پیام خداوند[یهوه] در شهر جفا رسانیدند. او از خدا میخواهد که به دشمنانش نشان دهد که او درست میگفته و از آنها به دلیل جرمشان علیه او انتقام بگیرد.