453 lines
61 KiB
Plaintext
453 lines
61 KiB
Plaintext
\id HEB Unlocked Literal Bible
|
|
\ide UTF-8
|
|
\h عبرانیان
|
|
\toc1 عبرانیان
|
|
\toc2 عبرانیان
|
|
\toc3 heb
|
|
\mt1 عبرانیان
|
|
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 1
|
|
\p
|
|
\v 1 در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت،
|
|
\v 2 امّا در این ایام آخر به واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به واسطۀ او جهان را آفرید.
|
|
\v 3 او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همه چیز را با کلام نیرومند خود نگاه میدارد. او پس از پاک کردن گناهان، به دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست.
|
|
\v 4 پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد.
|
|
\v 5 زیرا خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
|
|
«تو پسر من هستی؛
|
|
امروز من تو را مولود ساختهام»؟
|
|
و یا:
|
|
«من او را پدر خواهم بود،
|
|
و او مرا پسر» ؟
|
|
\v 6 بلکه آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان میآورَد، میفرماید:
|
|
«همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند.»
|
|
\v 7 حال آنکه دربارۀ فرشتگان میگوید:
|
|
«فرشتگانش را بادها میسازد،
|
|
و خادمانش را شعلههای آتش.»
|
|
\v 8 امّا دربارۀ پسر میگوید:
|
|
«ای خدا، تخت سلطنت تو جاودانه است؛
|
|
عصای پادشاهی تو عصای عدل و انصاف است.
|
|
\v 9 تو پارسایی را دوست میداری و شرارت را دشمن؛
|
|
از این رو خدا، خدای تو، تو را بیش از همقطارانت به روغن شادمانی مسح کرده است.»
|
|
\v 10 و نیز میفرماید:
|
|
«تو، ای خداوند، در آغازْ بنیان زمین را نهادی،
|
|
و آسمانها صنعت دستان توست!
|
|
\v 11 آنها از میان میروند، امّا تو برجا میمانی!
|
|
آنها همه چون جامهْ مندرس خواهند شد!
|
|
\v 12 آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید،
|
|
و بسان جامهای جایگزین خواهند شد.
|
|
امّا تو همان هستی،
|
|
و سالهای تو را پایانی نیست!»
|
|
\v 13 خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
|
|
«به دست راست من بنشین
|
|
تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم» ؟
|
|
\v 14 مگر آنها جملگی روحهایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده میشوند؟
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 2
|
|
\p
|
|
\v 1 پس بر ماست که به آنچه شنیدهایم با دقتِ هر چه بیشتر توجه کنیم، مبادا از آن منحرف شویم.
|
|
\v 2 زیرا اگر پیامی که به واسطۀ فرشتگان بیان شد الزامآور بود، آنگونه که هر سرپیچی و نافرمانی مجازاتی برحق مییافت،
|
|
\v 3 پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر چنین نجاتی عظیم را نادیده بگیریم؟ این نجات در آغاز به واسطۀ خداوند بیان شد و سپس توسط آنان که از او شنیدند بر ما ثابت گردید،
|
|
\v 4 در حالی که خدا نیز بر آن گواهی میداد، با آیات و عجایب و معجزات گوناگون، و عطایای روحالقدس، که آنها را بنا به خواست خود تقسیم میکرد.
|
|
\v 5 او جهان آینده را که از آن سخن میگوییم، زیر فرمان فرشتگان قرار نداد.
|
|
\v 6 امّا شخصی در جایی شهادت داده، گفته است:
|
|
«انسان چیست که در اندیشهاش باشی،
|
|
و بنیآدم، که به او روی نمایی؟
|
|
\v 7 او را اندکی کمتر از فرشتگان ساختی،
|
|
و تاج جلال و اکرام را بر سرش نهادی
|
|
\v 8 و همه چیز را زیر پاهای او نهادی.»
|
|
خدا با قرار دادن همه چیز زیر فرمان او، چیزی باقی نگذاشت که مطیع وی نباشد. امّا در حال حاضر، هنوز نمیبینیم که همه چیز زیر فرمان او باشد.
|
|
\v 9 امّا عیسی را میبینیم که اندکزمانی پایینتر از فرشتگان قرار گرفت، ولی اکنون تاج جلال و اکرام بر سرش نهاده شده است، چرا که از رنج مرگ گذشت تا بر حسب فیض خدا برای همه طعم مرگ را بچشد.
|
|
\v 10 بهجا بود خدا که همه چیز برای او و به واسطۀ او وجود دارد، برای اینکه پسران بسیار را به جلال برساند، قهرمانِ نجات ایشان را از راه تحمل رنج، کامل گرداند.
|
|
\v 11 زیرا او که مقدّس میسازد و آنان که مقدّس میشوند، همه از یک تبارند. از همین رو، عیسی عار ندارد ایشان را برادر بخواند.
|
|
\v 12 چنانکه میگوید:
|
|
«نام تو را به برادرانم اعلام خواهم کرد؛
|
|
و در میان جماعت، تو را خواهم ستود.»
|
|
\v 13 و باز میگوید:
|
|
«من بر او توکل خواهم کرد.»
|
|
و باز:
|
|
«اینک من، و فرزندانی که خدا به من داده است.»
|
|
\v 14 از آنجا که فرزندان از جسم و خون برخوردارند، او نیز در اینها سهیم شد تا با مرگ خود، صاحب قدرت مرگ یعنی ابلیس را به زیر کِشد،
|
|
\v 15 و آنان را که همۀ عمر در بندگیِ ترسِ از مرگ به سر بردهاند، آزاد سازد.
|
|
\v 16 زیرا مسلّم است که او نه فرشتگان، بلکه نسل ابراهیم را یاری میدهد.
|
|
\v 17 از همین رو، لازم بود از هر حیث همانند برادران خود شود تا بتواند در مقام کاهن اعظمی رحیم و امین، در خدمت خدا باشد و برای گناهان قوم کفّاره کند.
|
|
\v 18 چون او خود هنگامی که آزموده شد، رنج کشید، قادر است آنان را که آزموده میشوند، یاری رساند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 3
|
|
\p
|
|
\v 1 پس ای برادران مقدّس که در دعوت آسمانی شریک هستید، اندیشۀ خود را بر عیسی معطوف کنید که اوست رسول و کاهن اعظمی که بدو معترفیم.
|
|
\v 2 او نسبت به کسی که او را برگماشت امین بود، همانگونه که موسی نیز در تمام خانۀ خدا امین بود.
|
|
\v 3 امّا به همان اندازه که حرمت سازندۀ خانه از خودِ خانه بیشتر است، عیسی نیز لایق حرمتی بیش از موسی شمرده شد.
|
|
\v 4 زیرا هر خانهای به دست کسی بنا میشود، امّا بانی همه چیز خداست.
|
|
\v 5 موسی در مقام خادم در تمام خانۀ خدا امین بود تا بر آنچه میبایست در آینده گفته شود، شهادت دهد.
|
|
\v 6 امّا مسیح، در مقام پسرِ صاحباختیار بر خانۀ خدا، امین است. و خانۀ او ما هستیم، به شرطی که آزادگی خود را حفظ کنیم و در مباهات به امید خود همچنان پایدار بمانیم.
|
|
\v 7 پس همانگونه که روحالقدس میفرماید:
|
|
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
|
|
\v 8 دل خود را سخت مسازید،
|
|
چنانکه در ایام تمرد کردید،
|
|
به هنگام آزمایش در بیابان.
|
|
\v 9 آنجا پدران شما مرا آزمایش و امتحان کردند،
|
|
با اینکه چهل سال کارهای مرا دیده بودند.
|
|
\v 10 به همین سبب، از آن نسل خشمگین بودم
|
|
و گفتم: ”اینان همواره در دل خود گمراهند، و راههای مرا نمیشناسند؛“
|
|
\v 11 پس در خشم خود سوگند خوردم
|
|
که به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت.»
|
|
\v 12 ای برادران، هوشیار باشید که از شما کسی دل شَرور و بیایمان نداشته باشد که از خدای زنده رویگردان شود.
|
|
\v 13 بلکه هر روز، تا آن زمان که هنوز ’امروز‘ خوانده میشود، یکدیگر را پند دهید تا کسی از شما در اثر فریب گناه، سختدل نشود.
|
|
\v 14 از آن رو که در مسیح شریک شدهایم، تنها به شرطی که اطمینان آغازین خود را تا به آخر استوار نگاه داریم.
|
|
\v 15 چنانکه هماکنون گفته شد:
|
|
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
|
|
دل خود را سخت مسازید،
|
|
چنانکه در ایام تمرد کردید.»
|
|
\v 16 مگر آنان که شنیدند و با وجود آن سرپیچی کردند، چه کسانی بودند؟ آیا همۀ آنانی نبودند که موسی از مصر به در آورد؟
|
|
\v 17 و از چه کسانی چهل سال خشمگین بود؟ مگر نه آنان که گناه کردند و اجسادشان در بیابان افتاد؟
|
|
\v 18 و دربارۀ چه کسانی سوگند خورد که به آسایش او هرگز راه نخواهند یافت؟ مگر نه همانها که نافرمانی کردند؟
|
|
\v 19 پس میبینیم به سبب بیایمانی بود که نتوانستند راه بیابند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 4
|
|
\p
|
|
\v 1 پس بههوش باشیم مبادا با اینکه وعدۀ راه یافتن به آسایش او هنوز به قوّت خود باقیست، آشکار شود که احدی از شما، از دست یافتن به آن بازمانده است.
|
|
\v 2 زیرا به ما نیز چون ایشان بشارت داده شد. امّا پیامی که شنیدند، سودی برایشان نداشت، زیرا با آنان که گوش فرا دادند به ایمان متحد نشدند.
|
|
\v 3 ولی ما که ایمان آوردهایم، به آن آسایش راه مییابیم. چنانکه خدا فرموده است:
|
|
«پس در خشم خود سوگند خوردم
|
|
که به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت،»
|
|
و با این همه، کارهای او از زمان آفرینش جهان به پایان رسیده بود؛
|
|
\v 4 زیرا در جایی راجع به روز هفتم بیان میکند که: «خدا در هفتمین روز، از همۀ کارهای خویش بیاسود،»
|
|
\v 5 و باز در قسمتی که در بالا نقل شد، میگوید: «به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت.»
|
|
\v 6 بنابراین، از آنجا که این حقیقت به قوّت خود باقی است که برخی میباید به آن آسایش راه یابند، و آنان که پیشتر بشارت یافتند، به سبب نافرمانی راه نیافتند،
|
|
\v 7 پس خدا دیگر بار روزی خاص را مقرر فرمود، و پس از گذشت سالهای بسیار، در مزامیر داوود، از ’امروز‘ سخن گفت و آنگونه که پیشتر بیان شد، فرمود:
|
|
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
|
|
دل خود را سخت مسازید.»
|
|
\v 8 زیرا اگر یوشَع به آنها آسایش بخشیده بود، مدتها بعد، خدا از روزی دیگر سخن نمیگفت.
|
|
\v 9 پس قوم خدا هنوز باید از آسایش شَبّات برخوردار شوند؛
|
|
\v 10 زیرا هر کس که به آسایش خدا داخل میشود، او نیز از کارهای خود آسودگی مییابد، همانگونه که خدا از کارهای خود برآسود.
|
|
\v 11 پس بیایید بهجدّ بکوشیم تا به آن آسایش راه یابیم، مبادا کسی از نافرمانی آنان سرمشق گیرد و درلغزد.
|
|
\v 12 زیرا کلام خدا زنده و مؤثر است و بُرندهتر از هر شمشیر دو دم، و چنان نافذ که نَفْس و روح، و مفاصل و مغزِ استخوان را نیز جدا میکند، و سنجشگر افکار و نیّتهای دل است.
|
|
\v 13 هیچ چیز در تمام آفرینش از نظر خدا پنهان نیست، بلکه همه چیز در برابر چشمان او که حساب ما با اوست، عریان و آشکار است.
|
|
\v 14 پس چون کاهن اعظمی والامقام داریم که از آسمانها درگذشته است، یعنی عیسی پسر خدا، بیایید اعتراف خود را استوار نگاه داریم.
|
|
\v 15 زیرا کاهن اعظم ما چنان نیست که نتواند با ضعفهای ما همدردی کند، بلکه کسی است که از هر حیث همچون ما وسوسه شده است، بدون اینکه گناه کند.
|
|
\v 16 پس آزادانه به تخت فیض نزدیک شویم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که به هنگام نیاز یاریمان دهد.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 5
|
|
\p
|
|
\v 1 هر کاهن اعظم از میان آدمیان انتخاب میشود و به نمایندگیِ آدمیان در امور الهی منصوب میگردد تا هدایا و قربانیها به جهت گناهان تقدیم کند.
|
|
\v 2 او میتواند با آنان که ناآگاهانه به راه خطا میروند، به نرمی رفتار کند، زیرا خود نیز دارای ضعف است.
|
|
\v 3 از همین رو، باید نه تنها برای گناهان مردم، بلکه برای گناهان خود نیز قربانی تقدیم کند.
|
|
\v 4 هیچکس خودْ این افتخار را از آنِ خویش نمیسازد، بلکه این افتخار زمانی نصیب شخص میشود که خدا او را همانند هارون فرا خواند.
|
|
\v 5 مسیح نیز خودْ جلال کهانتِ اعظم را از آنِ خویش نساخت، بلکه آن را از همان کسی دریافت کرد که به او گفت:
|
|
«تو پسر من هستی؛
|
|
امروز، من تو را مولود ساختهام.»
|
|
\v 6 و در جای دیگر میگوید:
|
|
«تو جاودانه کاهن هستی،
|
|
در رتبۀ مِلْکیصِدِق.»
|
|
\v 7 او در ایام زندگی خود بر زمین، با فریادهای بلند و اشکها به درگاه او که قادر به رهانیدنش از مرگ بود، دعا و استغاثه کرد و بهخاطر تسلیمش به خدا مستجاب شد.
|
|
\v 8 هرچند پسر بود، با رنجی که کشید اطاعت را آموخت.
|
|
\v 9 و چون کامل شد، همۀ آنان را که از او اطاعت میکنند، منشاء نجات ابدی گشت.
|
|
\v 10 و از جانب خدا تعیین شد تا کاهن اعظم باشد، از مرتبۀ مِلْکیصِدِق.
|
|
\v 11 در این باره، مطالب بسیار برای گفتن داریم، امّا شرح آنها دشوار است، چرا که گوشهای شما سنگین شده است.
|
|
\v 12 براستی که پس از گذشت این همه وقت، خود میبایست معلّم باشید. و با این حال نیاز دارید کسی اصول ابتدایی کلام خدا را دیگر بار از آغاز به شما بیاموزاند. شما محتاج شیرید، نه غذای سنگین!
|
|
\v 13 هر که شیرخوار است، با تعالیم پارسایی چندان آشنا نیست، زیرا هنوز کودک است.
|
|
\v 14 امّا غذای سنگین از آنِ بالغان است که با تمرین مداوم، خود را تربیت کردهاند که خوب را از بد تشخیص دهند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 6
|
|
\p
|
|
\v 1 پس بیایید تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح را پشت سر نهاده، به سوی کمال پیش برویم، و دیگر بار توبه از اعمال منتهی به مرگ، و ایمان به خدا،
|
|
\v 2 و آموزشِ تعمیدها، و دستگذاریها، و رستاخیز مردگان و مجازات ابدی را بنیان ننهیم.
|
|
\v 3 و چنین نیز خواهیم کرد، هرگاه خدا اجازه دهد.
|
|
\v 4 زیرا آنان که یک بار منوّر گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روحالقدس سهیم شدند
|
|
\v 5 و طعم نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند،
|
|
\v 6 اگر سقوط کنند، ممکن نیست بتوان ایشان را دیگر بار به توبه آورد، چرا که به زیان خویش، پسر خدا را باز بر صلیب میکنند و او را در برابر چشم همگان بیحرمت میسازند.
|
|
\v 7 اگر زمینی، بارانی را که بارها بر آن میبارد جذب کند و برای کسانی که بهخاطر آنها کِشت شده است محصول مفید بار آورَد، از خدا برکت مییابد.
|
|
\v 8 امّا زمینی که خار و خس بار میآورد، بیارزش است و در خطر لعنت قرار دارد، و سرانجام نیز سوزانده خواهد شد.
|
|
\v 9 ای عزیزان، هرچند اینچنین سخن میگوییم، امّا در مورد شما یقین داریم که چیزهای بهتر که با نجات همراه است، نصیبتان خواهد شد.
|
|
\v 10 زیرا خدا بیانصاف نیست که عمل شما و محبتی را که بهخاطر نام او در خدمت به مقدسین نشان داده و میدهید فراموش کند.
|
|
\v 11 آرزوی ما این است که هریک از شما همین جدیّت را برای تحقق امیدتان تا به آخر نشان دهید،
|
|
\v 12 و کاهل نباشید، بلکه از کسانی سرمشق گیرید که با ایمان و شکیبایی وارث وعدهها میشوند.
|
|
\v 13 هنگامی که خدا به ابراهیم وعده داد، چون بزرگتری از خودش نبود که به او سوگند خورَد، پس به خود سوگند خورد
|
|
\v 14 و فرمود: «بهیقین تو را برکت خواهم داد و تو را کثیر خواهم ساخت.»
|
|
\v 15 و بدینگونه، ابراهیم پس از آنکه با شکیبایی انتظار کشید، وعده را یافت.
|
|
\v 16 آدمیان به کسی بزرگتر از خود سوگند میخورند و سوگند، سخن شخص را تضمین میکند و به همۀ بحثها پایان میبخشد.
|
|
\v 17 به همینسان، چون خدا خواست تغییرناپذیر بودن قصد خود را بر وارثان وعدهها هر چه آشکارتر سازد، آن را با سوگند تضمین کرد،
|
|
\v 18 تا به واسطۀ دو امر تغییرناپذیر، که ممکن نیست خدا دربارۀ آنها دروغ بگوید، ما از دلگرمی بسیار برخوردار شویم، ما که گریختهایم تا امیدی را که پیش روی ما قرار داده شده است، به چنگ گیریم.
|
|
\v 19 این امید، به منزلۀ لنگری محکم و ایمن برای جان ماست، امیدی که به محرابِ درون حجاب راه مییابد،
|
|
\v 20 جایی که عیسی چون پیشرو ما، و به نمایندگی از ما، داخل شد؛ همان که جاودانه کاهن اعظم شده است، در رتبۀ مِلْکیصِدِق.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 7
|
|
\p
|
|
\v 1 این مِلْکیصِدِق، پادشاه سالیم و کاهن خدای متعال بود. او به ابراهیم که از شکست دادنِ پادشاهان بازمیگشت، برخورد و او را برکت داد.
|
|
\v 2 و ابراهیم به همین شخص از همه چیز دهیک داد. نام او نخست به معنی ’پادشاه پارسایی‘ و بعد ’پادشاه سالیم‘، یعنی ’پادشاه صلح‘ است.
|
|
\v 3 او به لحاظ اینکه نه پدر و نه مادر و نه نسبنامهاش معلوم است، و نه آغازِ ایام یا پایان زندگیاش، شبیه پسر خدا بوده، همیشه کاهن باقی میماند.
|
|
\v 4 بنگرید که او چه شخص بزرگی بود که حتی ابراهیمِ پاتْریارْک از غنایم به او دهیک داد!
|
|
\v 5 حال، بنا بر حکم شریعت، فرزندان لاوی که کاهن میشوند، میباید از قوم که برادران ایشانند دهیک بگیرند، هرچند آنها نیز از نسل ابراهیماند.
|
|
\v 6 امّا این شخص که از نسل لاوی نبود، از ابراهیم دهیک گرفت و او را که صاحب وعدهها بود، برکت داد.
|
|
\v 7 و بدون شک، کوچکتر است که از بزرگتر برکت مییابد.
|
|
\v 8 در یکی، کسانی دهیک میگیرند که میمیرند؛ امّا در دیگری، کسی که دربارهاش شهادت داده شده که زنده است.
|
|
\v 9 حتی میتوان گفت که خودِ لاوی هم که دریافتکنندۀ دهیک بود، به واسطۀ ابراهیم دهیک داد.
|
|
\v 10 زیرا هنگامی که مِلْکیصِدِق به ابراهیم برخورد، لاوی در همان وقت نیز در صُلبِ جدّش وجود داشت.
|
|
\v 11 اگر دستیابی به کمال، از طریق نظام کهانتِ لاوی میسّر بود - چرا که قوم قوانینی در خصوص آن دریافت کرده بودند - چه لزومی داشت کاهنی دیگر، نه از رتبۀ هارون، بلکه از رتبۀ مِلْکیصِدِق ظهور کند؟
|
|
\v 12 زیرا اگر نظام کهانت تغییر کند، ناگزیر شریعت نیز میباید تغییر یابد.
|
|
\v 13 زیرا کسی که این مطالب دربارۀ او گفته شده، به قبیلهای دیگر تعلق دارد که از آن قبیله کسی هرگز خدمت مذبح را نکرده است؛
|
|
\v 14 چون کاملاً روشن است که خداوندِ ما از نسل یهودا بود و موسی در مورد آن قبیله چیزی راجع به کهانت نگفت.
|
|
\v 15 و از این هم روشنتر آنکه هر گاه کاهنی دیگر همانند مِلْکیصِدِق ظهور کند،
|
|
\v 16 او نه بر پایۀ حکم شرعیِ مربوط به نَسَب خود، بلکه بر پایۀ نیروی حیاتی فناناپذیر، کاهن میشود.
|
|
\v 17 زیرا دربارۀ او چنین شهادت داده شده که:
|
|
«تو جاودانه کاهن هستی،
|
|
در رتبۀ مِلْکیصِدِق.»
|
|
\v 18 حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بیفایده بود،
|
|
\v 19 زیرا شریعت هیچ چیز را کامل نکرد. در مقابل، امیدی بهتر ارائه شد که از طریق آن به خدا نزدیک میشویم.
|
|
\v 20 و این بدون سوگند نبود! دیگران بدون هیچ سوگندی کاهن شدند،
|
|
\v 21 امّا کاهن شدن او با سوگند همراه بود، آنگاه که خدا به وی گفت:
|
|
«خداوند سوگند خورده
|
|
و نظرش را تغییر نخواهد داد که:
|
|
”تو جاودانه کاهن هستی“.»
|
|
\v 22 بهخاطر این سوگند، عیسی ضامن عهدی بهتر شده است.
|
|
\v 23 شمار کاهنان پیشین بس زیاد بود، زیرا مرگ مانع از ادامۀ خدمت آنها میشد.
|
|
\v 24 حال آنکه عیسی چون تا ابد زنده است، کهانت بیپایان دارد.
|
|
\v 25 پس او قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا میآیند، جاودانه نجات بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.
|
|
\v 26 ما به چنین کاهن اعظمی نیاز داشتیم، کاهنی قدّوس، بیعیب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها.
|
|
\v 27 برخلاف دیگر کاهنان اعظم، او نیازی ندارد هر روز، نخست برای گناهان خود و سپس برای گناهان قوم، قربانی تقدیم کند. بلکه آنگاه که خود را تقدیم کرد، یک بار برای همیشه برای گناهان ایشان قربانی داد.
|
|
\v 28 زیرا شریعت، انسانهایی ضعیف را به کهانت اعظم برمیگمارد، امّا سوگندی که پس از شریعت آمد، پسر را برگماشت، که جاودانه کامل شده است.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 8
|
|
\p
|
|
\v 1 جان کلام در آنچه میگوییم این است که ما چنین کاهن اعظمی داریم که بر جانب راست تختِ مقام کبریا در آسمان نشسته
|
|
\v 2 و خدمتگزار مکان اقدس یعنی آن خیمۀ حقیقی است که خداوند بر پا کرده، نه انسان.
|
|
\v 3 هر کاهن اعظم برای تقدیم هدایا و قربانیها منصوب میشود. از همین رو، این کاهن نیز میبایست چیزی برای تقدیم کردن داشته باشد.
|
|
\v 4 اگر او بر زمین بود، کاهن نمیبود، زیرا کاهنانی دیگر هستند که بنا بر شریعت هدایا تقدیم میکنند.
|
|
\v 5 امّا آنها تنها شبیه و سایۀ چیزهای آسمانی را خدمت میکنند. به همین سبب، هنگامی که موسی میخواست خیمه را بسازد، به او هشدار داده شد: «آگاه باش که همه چیز را مطابق نمونهای بسازی که در کوه به تو نشان داده شد.»
|
|
\v 6 امّا خدمتی که عیسی یافته، به مراتب برتر از خدمت آنهاست، به همان میزان که او واسطۀ عهدی به مراتب بهتر از عهد قدیم است، عهدی که بر وعدههای نیکوتر بنا شده است.
|
|
\v 7 زیرا اگر عهدِ نخست نقصی نداشت، نیازی به طلب کردن عهدی دیگر نبود.
|
|
\v 8 امّا خدا نقصی یافت و بدیشان فرمود:
|
|
«خداوند میگوید، هان روزهایی فرا میرسد
|
|
که من با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا
|
|
عهدی تازه خواهم بست.
|
|
\v 9 نه مانند عهدی که با پدرانشان بستم،
|
|
آن روز که دست ایشان را گرفتم
|
|
تا از سرزمین مصر به در آورم؛
|
|
زیرا، خداوند میگوید، آنان به عهد من وفادار نماندند.
|
|
پس، از ایشان روی گرداندم.
|
|
\v 10 امّا خداوند چنین اعلام میکند:
|
|
این است عهدی که پس از آن ایام
|
|
با خاندان اسرائیل خواهم بست.
|
|
احکام خود را در ذهن ایشان خواهم نهاد،
|
|
و بر دلهای ایشان خواهم نگاشت.
|
|
من خدای ایشان خواهم بود،
|
|
و ایشان قوم من خواهند بود.
|
|
\v 11 دیگر کسی به همسایۀ خود تعلیم نخواهد داد
|
|
و یا کسی به برادر خود نخواهد گفت،
|
|
”خداوند را بشناس!“
|
|
زیرا همه از خُرد و بزرگ، مرا خواهند شناخت،
|
|
\v 12 از آن رو که شرارت ایشان را خواهم آمرزید
|
|
و گناهانشان را دیگر هرگز به یاد نخواهم آورد.»
|
|
\v 13 خدا با سخنگفتن از عهدی ’جدید‘، آن عهد نخست را کهنه میسازد؛ و آنچه کهنه و قدیمی میشود، زود از میان خواهد رفت.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 9
|
|
\p
|
|
\v 1 عهد نخست، قوانینی برای عبادت داشت و نیز از محرابگاهی زمینی برخوردار بود.
|
|
\v 2 خیمهای بر پا شده بود که در اتاق نخست آن، چراغدان، میز، و نان حضور قرار داشت؛ این مکان ’قُدس‘ خوانده میشد.
|
|
\v 3 پشت پردۀ دوّم نیز اتاقی بود که ’قُدسالاقداس‘ نام داشت؛
|
|
\v 4 در این اتاق، مذبح زرّینِ بخور و صندوق عهد قرار داشت که با طلا پوشانیده شده بود. در این صندوق، ظرفِ زرّینِ ’مَنّا‘، عصای هارون که شکوفه آورده بود، و الواح سنگی عهد قرار داده شده بود.
|
|
\v 5 بر بالای صندوق، کروبیانِ ’جلال‘ بر جایگاه کفّاره سایهگستر بودند. اکنون جای آن نیست که به شرح جزئیات بپردازیم.
|
|
\v 6 پس از آنکه همه چیز بدین صورت نظام یافت، کاهنان مرتب به اتاق نخست داخل میشدند تا خدمت خود را به انجام رسانند.
|
|
\v 7 امّا تنها کاهن اعظم به اتاق دوّم داخل میشد، آن هم تنها سالی یک بار، و همیشه نیز خون به همراه داشت تا برای خود و برای گناهانی که قوم ناآگاهانه کرده بودند، تقدیم کند.
|
|
\v 8 روحالقدس بدینگونه نشان میدهد که تا زمانی که اتاق نخست برقرار است، راه ورود به مکان اقدس هنوز ظاهر نشده است.
|
|
\v 9 این نِمادی است از زمان حاضر که در آن، هدایا و قربانیهایی تقدیم میشود که قادر نیست وجدان عبادتکننده را کاملاً پاک سازد،
|
|
\v 10 بلکه تنها به کارِ خوردن و نوشیدن و انجام آداب مختلف شستشوی آیینی میآید. اینها تنها تشریفاتی است ظاهری که تا فرا رسیدن زمان اصلاحِ امور ابلاغ شده بود.
|
|
\v 11 امّا چون مسیح در مقام کاهن اعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هماکنون واقع شدهاند، به خیمهای بزرگتر و کاملتر داخل شد که به دست انسان ساخته نشده است و به دیگر سخن، به این خلقت تعلّق ندارد.
|
|
\v 12 و به خون بزها و گوسالهها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قُدسالاقداس داخل شد و رهایی ابدی را حاصل کرد.
|
|
\v 13 زیرا اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکسترِ گوساله بر آنان که به لحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس میکند تا به ظاهر پاک باشند،
|
|
\v 14 چقدر بیشتر، خون مسیح که به واسطۀ آن روح جاودانی، خویشتن را بیعیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم!
|
|
\v 15 از همین رو، مسیح واسطۀ عهدی است جدید، تا فراخواندگان بتوانند میراث جاودانی موعود را دریافت کنند. زیرا اکنون مرگی رخ داده که آنان را از گناهانی که در متن عهد نخست واقع شد، رهایی میبخشد.
|
|
\v 16 زیرا در هر عهدی، لازم است مرگِ عاملی که عهد را رسمیت میبخشد به میان آید،
|
|
\v 17 زیرا هر عهدی تنها بر اساس چنین مرگی ارزش قانونی مییابد؛ چون تا زمانی که عاملِ رسمیت بخشنده به عهد زنده است، آن عهد اعتباری ندارد.
|
|
\v 18 از همین رو، حتی عهد نخست نیز بدون خون، قابل اجرا نبود.
|
|
\v 19 آن هنگام که موسی هر یک از احکام شریعت را به تمامی قوم اعلام کرد، خون گوسالهها را گرفته، همراه با آب و پشم قرمز و شاخههای زوفا، بر طومار و همۀ قوم پاشید
|
|
\v 20 و گفت: «این است خون عهدی که خدا شما را به نگاه داشتنش حکم فرموده است.»
|
|
\v 21 همچنین آن خون را بر خیمه و بر هرآنچه در آیینهای آن به کار میرفت، پاشید.
|
|
\v 22 در حقیقت، بنا بر شریعت، تقریباً همه چیز به وسیلۀ خون پاک میشود و بدون ریختن خون، آمرزشی نیست.
|
|
\v 23 پس میبایست شبیه چیزهای آسمانی با این قربانیها پاک شود، امّا اصل آنها با قربانیهایی بهتر از اینها.
|
|
\v 24 زیرا مسیح به محرابگاهی داخل نشد که ساختۀ دست بشر و تنها شبیه محرابگاه حقیقی باشد، بلکه به خودِ آسمان داخل شد تا اکنون به نمایندگی از ما در حضور خدا ظاهر شود.
|
|
\v 25 و نیز به آنجا داخل نشد تا خویشتن را بارها چون قربانی تقدیم کند، همانند کاهن اعظم که هر ساله به قُدسالاقداس داخل میشود، آن هم با خونی که خون خودش نیست.
|
|
\v 26 زیرا در این صورت، مسیح میبایست از زمان آفرینش جهان، بارها رنج کشیده باشد. امّا او اکنون یک بار برای همیشه در نقطۀ اوج تمامی اعصار ظاهر شد تا با قربانی خود، گناه را از میان بردارد.
|
|
\v 27 همانگونه که برای انسان یک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است،
|
|
\v 28 مسیح نیز پس از آنکه یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را بر دوش کِشد، دیگر بار ظاهر خواهد شد، نه برای رفع گناه، بلکه تا آنان را که مشتاقانه چشم به راه اویند، نجات بخشد.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 10
|
|
\p
|
|
\v 1 شریعت فقط سایۀ چیزهای نیکوی آینده است، نه صورت واقعی آنها. از همین رو، هرگز نمیتواند با قربانیهایی که سال به سال پیوسته تکرار میشود، آنان را که برای عبادت نزدیک میآیند، کامل سازد.
|
|
\v 2 وگرنه آیا تقدیم آنها متوقف نمیشد؟ زیرا در آن صورت، عبادتکنندگان یک بار برای همیشه پاک میشدند و از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمیکردند.
|
|
\v 3 امّا آن قربانیها هر سال یادآور گناهانند،
|
|
\v 4 چرا که ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد.
|
|
\v 5 از این رو، هنگامی که مسیح به جهان آمد، فرمود:
|
|
«به قربانی و هدیه رغبت نداشتی،
|
|
امّا بدنی برای من مهیا ساختی؛
|
|
\v 6 از قربانیهای تمامسوز و قربانیهای گناه خشنود نبودی.
|
|
\v 7 آنگاه گفتم: ”اینک من میآیم،
|
|
تا ارادۀ تو را ای خدا به جای آورم؛
|
|
در طومار کتاب دربارهام نوشته شده است.“»
|
|
\v 8 نخست میگوید: «به قربانی و هدیه، قربانیهای سوختنی و قربانیهای گناه رغبت نداشتی و از آنها خشنود نبودی»، هرچند شریعت خواهان انجامشان بود.
|
|
\v 9 سپس میفرماید: «اینک من میآیم تا ارادۀ تو را به جای آورم.» پس اوّلی را باطل میکند تا دوّمی را برقرار سازد.
|
|
\v 10 به واسطۀ همین اراده، ما یک بار برای همیشه، از طریق قربانیِ بدن عیسی مسیح تقدیس شدهایم.
|
|
\v 11 هر کاهن، هر روز به خدمت میایستد و همان قربانیها را که هرگز نمیتوانند گناهان را از میان بردارند، بارها میگذراند.
|
|
\v 12 امّا این کاهن، چون برای همیشه یک قربانی به جهت گناهان تقدیم کرد، به دست راست خدا بنشست.
|
|
\v 13 از آن هنگام، در انتظار است که دشمنانش کرسی زیر پایش گردند،
|
|
\v 14 زیرا با یک قربانی، تقدیسشدگان را تا ابد کامل ساخته است.
|
|
\v 15 روحالقدس نیز در این خصوص به ما گواهی میدهد. ابتدا میفرماید:
|
|
\v 16 «خداوند اعلام میکند،
|
|
این است عهدی که پس از آن ایام با ایشان خواهم بست.
|
|
احکام خود را در دلهای ایشان خواهم نهاد،
|
|
و بر ذهن ایشان خواهم نگاشت.»
|
|
\v 17 سپس میافزاید:
|
|
«گناهان و نافرمانیهای ایشان را
|
|
دیگر هرگز به یاد نخواهم آورد.»
|
|
\v 18 آنجا که اینها آمرزیده شده باشند، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمیماند.
|
|
\v 19 پس ای برادران، از آنجا که به خون عیسی میتوانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم،
|
|
\v 20 یعنی از راهی تازه و زنده که از میان آن پرده که بدن اوست، بر ما گشوده شده است،
|
|
\v 21 و از آنجا که کاهنی بزرگ بر خانۀ خدا داریم،
|
|
\v 22 بیایید با اخلاص قلبی و اطمینانِ کاملِ ایمان به حضور خدا نزدیک شویم، در حالی که دلهایمان از هر احساس تقصیر زدوده و بدنهایمان با آبِ پاک شسته شده است.
|
|
\v 23 بیایید بیتزلزل، امیدی را که به آن معترفیم همچنان استوار نگاه داریم، زیرا وعدهدهنده امین است.
|
|
\v 24 و در فکر آن باشیم که چگونه میتوانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم.
|
|
\v 25 و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، چنانکه بعضی را عادت شده است، بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم - بخصوص اکنون که شاهد نزدیکتر شدن آن روز هستید.
|
|
\v 26 زیرا اگر پس از بهرهمندی از شناخت حقیقت، عمداً به گناه کردن ادامه دهیم، دیگر هیچ قربانی برای گناهان باقی نمیماند؛
|
|
\v 27 آنچه میماند، انتظار هولناک مجازات و آتشی مَهیب است که دشمنان خدا را فرو خواهد بلعید.
|
|
\v 28 هر که شریعت موسی را رد میکرد، بنا بر گواهی دو یا سه شاهد، بدون ترحم کشته میشد.
|
|
\v 29 حال به گمان شما چقدر بیشتر کسی که پسر خدا را پایمال کرده و خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود، ناپاک شمرده و به روح فیض، بیحرمتی روا داشته است، سزاوار مجازاتی بس سختتر خواهد بود؟
|
|
\v 30 زیرا او را میشناسیم که فرموده است: «انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد،» و نیز: «خداوند قوم خود را داوری خواهد کرد.»
|
|
\v 31 آری، افتادن به دستهای خدای زنده چیزی هولناک است.
|
|
\v 32 آن روزهای پیشین را به یاد آورید، زمانی را که تازه منوّر شده بودید؛ در آن روزها، با تحمل رنج و زحمت، در مبارزهای عظیم ایستادگی به خرج دادید.
|
|
\v 33 گاهی در برابر چشم همگان مورد اهانت و آزار قرار میگرفتید و گاهی دوش به دوش کسانی میایستادید که با ایشان چنین رفتار میشد.
|
|
\v 34 با آنان که در زندان بودند، همدردی میکردید و تاراج اموال خود را با شادی میپذیرفتید، زیرا میدانستید از داراییهای بهتر که جاودانی است، برخوردارید.
|
|
\v 35 پس این آزادگی خود را ترک مگویید، زیرا پاداشی عظیم در پی خواهد داشت.
|
|
\v 36 چون لازم است پایداری کنید تا آنگاه که ارادۀ خدا را به انجام رساندید، وعده را بیابید.
|
|
\v 37 زیرا پس از اندک زمانی
|
|
«او که باید بیاید، خواهد آمد
|
|
و تأخیر نخواهد کرد.
|
|
\v 38 امّا شخصِ پارسای من
|
|
به ایمان زیست خواهد کرد.
|
|
و اگر عقب نشیند،
|
|
از او خشنود نخواهم شد.»
|
|
\v 39 لیکن ما از کسانی نیستیم که به عقب برمیگردند و هلاک میشوند، بلکه از آنانیم که ایمان دارند و حیات مییابند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 11
|
|
\p
|
|
\v 1 ایمان، ضامن چیزهایی است که بدان امید داریم و برهان آنچه هنوز نمیبینیم.
|
|
\v 2 به سبب ایمان بود که دربارۀ پیشینیان به نیکویی شهادت داده شد.
|
|
\v 3 به ایمان درمییابیم که کائنات به وسیلۀ کلام خدا شکل گرفت، بدانگونه که آنچه دیده میشود از چیزهای دیدنی پدید نیامد.
|
|
\v 4 به ایمان بود که هابیل قربانیای نیکوتر از قربانی قائن به خدا تقدیم کرد، و به سبب همین ایمان دربارۀ او شهادت داده شد که پارساست، زیرا خدا دربارۀ هدایای او به نیکویی شهادت داد. به همین سبب، هرچند چشم از جهان فرو بسته، هنوز سخن میگوید.
|
|
\v 5 به ایمان بود که خَنوخ از این جهان منتقل شد تا طعم مرگ را نچشد و دیگر یافت نشد، چون خدا او را برگرفت. زیرا پیش از برگرفته شدن، دربارۀ او شهادت داده شد که خدا را خشنود ساخته است.
|
|
\v 6 و بدون ایمان ممکن نیست بتوان خدا را خشنود ساخت، زیرا هر که به او نزدیک میشود، باید ایمان داشته باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش میدهد.
|
|
\v 7 به ایمان بود که نوح هنگامی که از جانب خدا دربارۀ اموری که تا آن زمان دیده نشده بود هشدار یافت، آن را با خداترسی بهجدّ گرفت و برای نجات خانوادۀ خویش کشتی ساخت. او به ایمانِ خود دنیا را محکوم کرد و وارث آن پارسایی شد که بر ایمان استوار است.
|
|
\v 8 به ایمان بود که ابراهیم هنگامی که فرا خوانده شد، اطاعت کرد و حاضر شد به جایی رود که بعدها به میراث مییافت؛ و هرچند نمیدانست کجا میرود، روانه شد.
|
|
\v 9 به ایمان بود که در سرزمین موعود، همچون بیگانهای در دیار غریب خانه به دوش گردید و همانند اسحاق و یعقوب که با او وارث همان وعده بودند، در خیمهها ساکن شد.
|
|
\v 10 زیرا چشمانتظار شهری بود با بنیاد، که معمار و سازندهاش خداست.
|
|
\v 11 به ایمان بود که ابراهیم توانایی یافت نسلی داشته باشد، با اینکه سارا نازا و خود او نیز سالخورده بود؛ چرا که وعدهدهنده را امین شمرد.
|
|
\v 12 اینگونه، از یک تن، آن هم از کسی که تقریباً مرده بود، نسلی کثیر همچون ستارگان آسمان، و بیشمار مانند شنهای کنارۀ دریا، پدید آمد.
|
|
\v 13 اینان همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعدهها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. ایشان تصدیق کردند که بر زمین، بیگانه و غریبند.
|
|
\v 14 آنان که چنین سخن میگویند، آشکارا نشان میدهند که در جستجوی وطنی هستند.
|
|
\v 15 اگر به سرزمینی میاندیشیدند که ترکش کرده بودند، فرصت بازگشت میداشتند.
|
|
\v 16 امّا مشتاق سرزمینی نیکوتر بودند، مشتاق وطنی آسمانی. از همین رو، خدا عار ندارد خدای ایشان خوانده شود، زیرا شهری برایشان مهیا کرده است.
|
|
\v 17 به ایمان بود که ابراهیم هنگامی که آزموده شد، اسحاق را به عنوان قربانی تقدیم کرد؛ و او که وعدهها را پذیرفته بود حاضر شد پسر یگانۀ خود را قربانی کند،
|
|
\v 18 همان را که دربارهاش گفته شده بود: «نسل تو از اسحاق خوانده خواهد شد.»
|
|
\v 19 ابراهیم چنین اندیشید که خدا قادر است حتی مردگان را زنده کند، و میتوان گفت که به نوعی اسحاق را از مرگ بازیافت.
|
|
\v 20 به ایمان بود که اسحاق، یعقوب و عیسو را در خصوص امور آینده برکت داد.
|
|
\v 21 به ایمان بود که یعقوب به هنگام مرگ، هر یک از پسران یوسف را برکت داد و در حالی که بر سر عصای خود تکیه زده بود، سَجده کرد.
|
|
\v 22 به ایمان بود که یوسف چون به پایان عمر خود نزدیک شد، از خروج بنیاسرائیل سخن گفت و دربارۀ استخوانهای خود دستورهایی داد.
|
|
\v 23 به ایمان بود که والدین موسی او را پس از تولّد به مدت سه ماه پنهان کردند، زیرا دیدند کودکی است بینظیر؛ و از حکم پادشاه نهراسیدند.
|
|
\v 24 به ایمان بود که موسی هنگامی که بزرگ شد، نخواست پسر دختر فرعون خوانده شود.
|
|
\v 25 او آزار دیدن با قوم خدا را بر لذتِ زودگذرِ گناه ترجیح داد.
|
|
\v 26 و رسوایی بهخاطر مسیح را باارزشتر از گنجهای مصر شمرد، زیرا از پیش به پاداش چشم دوخته بود.
|
|
\v 27 به ایمان بود که او بیآنکه از خشم پادشاه بهراسد مصر را ترک گفت، زیرا آن نادیدنی را همواره در برابر چشمان خود داشت.
|
|
\v 28 به ایمان بود که او پِسَخ و پاشیدن خون را به جا آورد تا هلاککنندۀ نخستزادگان، بر نخستزادگان اسرائیل دست دراز نکند.
|
|
\v 29 به ایمان بود که قوم از میان دریای سرخ همچون زمینی خشک گذشتند؛ امّا چون مصریان کوشیدند همان کار را انجام دهند، غرق شدند.
|
|
\v 30 به ایمان بود که دیوارهای اَریحا پس از اینکه قوم هفت روز دور آن گشتند، فرو ریخت.
|
|
\v 31 به ایمان بود که راحابِ فاحشه همراه با نامطیعان کشته نشد، زیرا جاسوسان را بهسلامت پذیرا گردید.
|
|
\v 32 دیگر چه گویم؟ زیرا فرصت نیست دربارۀ جِدعون و باراق و شَمشون و یَفتاح و داوود و سموئیل و پیامبران سخن گویم،
|
|
\v 33 که به ایمان، ممالک را فتح کردند، عدالت را برقرار نمودند، و وعدهها را به چنگ آوردند؛ دهان شیران را بستند،
|
|
\v 34 شعلههای سوزان آتش را بیاثر کردند و از دَمِ شمشیر رهایی یافتند؛ ضعفشان به قوّت بدل شد، در جنگ توانمند شدند و لشکریان بیگانه را تارومار کردند.
|
|
\v 35 زنان، مردگان خود را قیام کرده بازیافتند. امّا گروهی دیگر شکنجه شدند و رهایی را نپذیرفتند، تا به رستاخیزی نیکوتر دست یابند.
|
|
\v 36 بعضی استهزا شدند و تازیانه خوردند، و حتی به زنجیر کشیده شده، به زندان افکنده شدند.
|
|
\v 37 سنگسار گشتند، با ارّه دو پاره شدند و با شمشیر به قتل رسیدند. در جامههایی محقّر از پوست گوسفند و بز در هر جا گذر کرده، تنگدست، ستمدیده و مورد آزار بودند.
|
|
\v 38 اینان که جهان لایقشان نبود، در بیابانها و کوهها، و غارها و شکافهای زمین، آواره بودند.
|
|
\v 39 اینان همه به سبب ایمانشان به نیکویی یاد شدند. با این حال، هیچیک آنچه را که بدیشان وعده داده شده بود، نیافتند.
|
|
\v 40 زیرا خدا از پیش چیزی بهتر برای ما در نظر داشت تا ایشان بدون ما به کمال نرسند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 12
|
|
\p
|
|
\v 1 پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بارِ اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم.
|
|
\v 2 و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که بهخاطر آن خوشی که پیشِ رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است.
|
|
\v 3 به او بیندیشید که چنان مخالفتی را از سوی گناهکاران تحمل کرد، تا خسته و دلسرد نشوید.
|
|
\v 4 هنوز در نبرد خود با گناه تا پای جان ایستادگی نکردهاید
|
|
\v 5 و آن سخن تشویقآمیز را از یاد بردهاید که شما را پسران خطاب کرده، میگوید:
|
|
«ای پسرم، تأدیب خداوند را خوار مشمار،
|
|
و چون توبیخت کند، دلسرد مشو.
|
|
\v 6 زیرا خداوند آنان را که دوست میدارد، تأدیب میکند،
|
|
و هر فرزند خود را که میپذیرد، تنبیه مینماید.»
|
|
\v 7 سختیها را به منزلۀ تأدیب تحمل کنید؛ خدا با شما همچون پسران رفتار میکند. زیرا کدام پسر است که پدرش او را تأدیب نکند؟
|
|
\v 8 اگر شما تأدیب نشدهاید، در حالی که همه از آن سهمی داشتهاند، پس حرامزادهاید، نه فرزندان حقیقی.
|
|
\v 9 بهعلاوه، همۀ ما پدران زمینی داشتهایم که تأدیبمان میکردند، و ما به آنها احترام میگذاشتیم. حال، چقدر بیشتر باید پدر روحهایمان را اطاعت کنیم تا حیات داشته باشیم.
|
|
\v 10 پدران ما کوتاهزمانی بنا بر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب میکند تا در قدّوسیت او سهیم شویم.
|
|
\v 11 هیچ تأدیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که به وسیلۀ آن تربیت شدهاند، میوۀ آرامش و پارسایی به بار میآورد.
|
|
\v 12 پس دستهای سست و زانوان لرزان خود را قوی سازید!
|
|
\v 13 برای پاهای خود راههای هموار بسازید، تا پای لنگ بیشتر صدمه نبیند، بلکه شفا یابد.
|
|
\v 14 سخت بکوشید که با همۀ مردم در صلح و صفا به سر برید و مقدّس باشید، زیرا بدون قدّوسیت هیچکس خداوند را نخواهد دید.
|
|
\v 15 مواظب باشید کسی از فیض خدا محروم نشود، و هیچ ریشۀ تلخی نمو نکند، مبادا موجب ناآرامی شود و بسیاری را آلوده کند.
|
|
\v 16 هوشیار باشید که هیچیک از شما فاسد یا همچون عیسو دنیوی نشود که بهخاطر کاسهای آش، حقِ پسر ارشد بودن خود را فروخت.
|
|
\v 17 و چنانکه میدانید، بعد که خواهان به میراث بردن آن برکت بود، مقبول واقع نشد. و هرچند با زاری در پی آن بود، جای توبه پیدا نکرد.
|
|
\v 18 زیرا به کوهی نزدیک نیامدهاید که بتوان لمس کرد، کوهی که مشتعل به آتش باشد؛ و نه به تاریکی و تیرگی و باد شدید؛
|
|
\v 19 و نه به نفیر شیپور و یا به آواز کلامی که شنوندگان التماس کردند دیگر با ایشان سخن نگوید.
|
|
\v 20 زیرا تحمّل آن فرمان را نداشتند که میگفت، «حتی اگر حیوانی کوه را لمس کند، میباید سنگسار شود.»
|
|
\v 21 آن منظره چنان هراسناک بود که موسی گفت: «از ترس به خود میلرزم.»
|
|
\v 22 بلکه به کوه صَهیون نزدیک آمدهاید، به اورشلیم آسمانی که شهر خدای زنده است. به جمع شادمانۀ هزاران هزار فرشته آمدهاید،
|
|
\v 23 به کلیسای نخستزادگانی که نامهایشان در آسمان نوشته شده است. به خدا نزدیک شدهاید، به خدایی که داور همۀ آدمیان است، و به روحهای پارسایانی که کامل شدهاند،
|
|
\v 24 و به عیسی که واسطۀ عهدی جدید است، و به خونِ پاشیدهای که نیکوتر از خون هابیل سخن میگوید.
|
|
\v 25 بههوش باشید که از گوش فرا دادن به آن که سخن میگوید، سر باز مزنید. اگر آنان که به آن که بر زمین بدیشان هشدار داده بود گوش فرا ندادند، راه گریزی نیافتند، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر از گوش فرا دادن به آن که از آسمان به ما هشدار میدهد، سر باز زنیم.
|
|
\v 26 در آن زمان، صدای او زمین را به لرزه درآورد، امّا اکنون وعده داده است که «یک بار دیگر نه تنها زمین بلکه آسمان را نیز به لرزه در خواهم آورد.»
|
|
\v 27 عبارتِ ’یک بار دیگر‘ به از میان برداشته شدنِ چیزهایی اشاره دارد که به لرزه درمیآیند - یعنی چیزهای آفریده شده - تا آنچه تزلزلناپذیر است، باقی بماند.
|
|
\v 28 پس چون پادشاهیای را مییابیم که تزلزلناپذیر است، بیایید شکرگزار باشیم و خدا را با ترس و هیبت عبادتی پسندیده نماییم،
|
|
\v 29 زیرا «خدای ما آتش سوزاننده است.»
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 13
|
|
\p
|
|
\v 1 محبت برادرانه همچنان برقرار باشد.
|
|
\v 2 از میهماننوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چرا که با این کار، بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند.
|
|
\v 3 آنان را که در زندانند به یاد داشته باشید، چنانکه گویی خود نیز با ایشان در بندید؛ همچنین به یاد کسانی باشید که آزار میبینند، چنانکه گویی خود نیز جسماً رنج میکشید.
|
|
\v 4 زناشویی باید در نظر همگان محترم باشد و بسترش پاک نگاه داشته شود، زیرا خدا بیعفتان و زناکاران را مجازات خواهد کرد.
|
|
\v 5 زندگی شما بَری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است:
|
|
«تو را هرگز وا نخواهم گذاشت،
|
|
و هرگز ترک نخواهم کرد.»
|
|
\v 6 پس با اطمینان میگوییم:
|
|
«خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید.
|
|
انسان به من چه تواند کرد؟»
|
|
\v 7 رهبران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، به یاد داشته باشید. به ثمرۀ شیوۀ زندگی آنها توجه کنید و از ایمانشان سرمشق گیرید.
|
|
\v 8 عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است.
|
|
\v 9 با تعالیم مختلف و عجیب از راه به در مشوید؛ زیرا نیکوست که دل انسان از فیض تقویت یابد، نه از خوراکهایی که برای معتقدانِ به آنها نفعی ندارد.
|
|
\v 10 ما مذبحی داریم که خدمتگزارانِ خیمه حق ندارند از آنچه بر آن است بخورند.
|
|
\v 11 کاهن اعظم، خون حیوانات را به عنوان قربانیِ گناه به قُدسالاقداس میبَرَد، امّا لاشهها بیرون از اردوگاه سوزانیده میشوند.
|
|
\v 12 به همینسان، عیسی نیز بیرون دروازۀ شهر رنج کشید تا با خون خود، قوم را تقدیس کند.
|
|
\v 13 پس بیایید در حالی که همان ننگ را که او متحمل شد، بر خود حمل میکنیم، نزد او بیرون از اردوگاه برویم.
|
|
\v 14 زیرا در اینجا شهری ماندگار نداریم بلکه مشتاقانه در انتظار آن شهر آینده هستیم.
|
|
\v 15 پس بیایید به واسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند.
|
|
\v 16 از نیکویی کردن و سهیم نمودن دیگران در آنچه دارید غفلت مورزید، زیرا خدا از چنین قربانیها خشنود است.
|
|
\v 17 از رهبران خود اطاعت کنید و تسلیم آنها باشید؛ زیرا ایشان بر جانهای شما دیدبانی میکنند و باید حساب بدهند. پس بگذارید کار خود را با شادمانی انجام دهند نه با آه و ناله، زیرا این به نفع شما نخواهد بود.
|
|
\v 18 برای ما دعا کنید، زیرا مطمئنیم که وجدانمان پاک است و میخواهیم از هر جهت با سربلندی زندگی کنیم.
|
|
\v 19 بخصوص از شما استدعا دارم دعا کنید که بتوانم هر چه زودتر نزدتان بازگردم.
|
|
\v 20 حال، خدای سلامتی که شبانِ اعظم گوسفندان یعنی خداوند ما عیسی را به خون آن عهد ابدی از مردگان برخیزانید،
|
|
\v 21 شما را به هر چیز نیکو مجهز گرداند تا ارادۀ او را به انجام رسانید. باشد که او هرآنچه را که موجب خشنودی اوست به واسطۀ عیسی مسیح در ما به عمل آورد، که او را جلال جاودانه باد. آمین.
|
|
\v 22 ای برادران، از شما میخواهم این کلامِ نصیحتآمیزِ مرا تحمّل کنید، زیرا به اختصار به شما نوشتهام.
|
|
\v 23 بدانید که برادر ما تیموتائوس آزاد شده است. اگر او زود بیاید، با او به دیدارتان خواهم آمد.
|
|
\v 24 به همۀ رهبران خود و به تمام مقدسین سلام برسانید. آنان که از ایتالیا هستند، به شما سلام میگویند.
|
|
\v 25 فیض با همۀ شما باد.
|