mirror of https://git.door43.org/fa_gl/fa_ta
Update translate/figs-distinguish/01.md
This commit is contained in:
parent
d6e7ba9b8b
commit
ec534e6abf
|
@ -1,95 +1,105 @@
|
|||
### Description
|
||||
### توضیح
|
||||
|
||||
In some languages, phrases that modify a noun can be used with the noun for two different purposes. They can either (1) distinguish the noun from other similar items, or (2) they can give more information about the noun. That information could be new to the reader, or a reminder about something the reader might already know. Other languages use modifying phrases with a noun only for distinguishing the noun from other similar things. When people who speak these languages hear a modifying phrase along with a noun, they assume that its function is to distinguish one item from another similar item.
|
||||
در برخی زبانهای بومی، عبارتهایی برای توصیف یک اسم با دو هدف متفاوت به کار میروند.
|
||||
۱- اسم را از دیگر موارد مشابه مشخص و متمایز میکنند، یا
|
||||
۲- اطلاعات بیشتری درباره اسم میدهند.
|
||||
این اطلاعات میتواند برای خواننده جدید یا یادآور چیزی که از قبل میداند، باشد. در سایر زبانهای بومی از عبارتهای توصیفی با اسم فقط برای تشخیص اسم از سایر چیزهای مشابه استفاده می کنند. وقتی کسانی که به این زبانها صحبت میکنند، عبارت توصیفی را همراه با اسمی میشنوند، تصور میکنند که وظیفه آن عبارت توصیفی این است که آن اسم را از اسم مشابه دیگر مشخص و متمایز کند.
|
||||
|
||||
When the phrase that modifies a noun is a relative clause (a phrase that starts with a word such as “who” or“which”), some languages use a comma to mark the difference between (1) making a distinction between similar items and (2) giving more information about an item. Without the comma, the sentence below communicates that the added phrase is making a distinction:
|
||||
|
||||
* Mary gave some of the food to **her sister who was very thankful**.
|
||||
* If her sister was usually thankful, the phrase “who was thankful” could distinguish this sister of Mary’s from another sister who was not usually thankful.
|
||||
برخی از زبانها از ویرگول به دو دلیل استفاده میکنند:
|
||||
۱- ایجاد تمایز بین موردهای مشابه
|
||||
۲- دادن اطلاعات بیشتر درباره آن مورد
|
||||
در جمله زیر بدون ویرگول این تمایز نشان داده شده است:
|
||||
|
||||
With the comma, the phrase is giving more information:
|
||||
* مریم مقداری از غذا را به **خواهرش که بسیار قدردان بود** بخشید.
|
||||
* اگر خواهر او معمولاً قدردان بود، عبارت «که بسیار قدردان بود» میتوانست این خواهر مریم را از خواهر دیگری که معمولاً قدردان نبود، متمایز کند.
|
||||
|
||||
* Mary gave some of the food to **her sister, who was very thankful**.
|
||||
* This same phrase can be used to give us more information about Mary’s sister. It tells us about how Mary’s sister responded when Mary gave her the food. In this case it does not distinguish one sister from another sister.
|
||||
جملهٔ همراه با ویرگول، اطلاعات بیشتری میدهد:
|
||||
|
||||
#### Reasons This Is a Translation Issue
|
||||
* مریم مقداری از غذا را به **خواهرش، که بسیار قدردان بود** بخشید.
|
||||
* همین عبارت را می توان برای دادن اطلاعات بیشتر در مورد خواهر مریم استفاده کرد. این به ما می گوید که خواهر مریم وقتی به او غذا داد چه واکنشی نشان داد. در این صورت یک خواهر را از خواهر دیگر متمایز نمی کند.
|
||||
|
||||
* Many source languages of the Bible use phrases that modify a noun both for distinguishing the noun from another similar item and also for giving more information about the noun. You (the translator) must be careful to understand which meaning the author intended in each case.
|
||||
* Some languages use phrases that modify a noun only for distinguishing the noun from another similar item. When translating a phrase that is used for giving more information, translators who speak these languages will need to separate the phrase from the noun. Otherwise, people who read it or hear it will think that the phrase is meant to distinguish the noun from other similar items.
|
||||
#### چرا این نکته در کار ترجمه اهمیت دارد
|
||||
|
||||
### Examples From the Bible
|
||||
* بسیاری از زبانهای مبدأ در کتاب مقدس عبارتهایی را بهکار میبرند که یک اسم را به دو منظور: هم برای تمایز آن از یک مورد مشابه دیگر و هم برای دادن اطلاعات بیشتردربارهٔ آن، توصیف میکنند. شما (مترجم) باید برای درک منظور نویسنده در هر مورد دقت کنید.
|
||||
* در برخی زبانهای بومی از عبارتهایی که اسم را توصیف میکنند فقط برای مشخص کردن آن از موارد مشابه استفاده میکنند. مترجمانی که به این زبانها صحبت میکنند، هنگام ترجمهٔ عبارتی که تنها برای دادن اطلاعات بیشتر به کار رفته است، باید آن عبارت را از اسم جدا کنند. در غیر اینصورت، کسانی که آن را میخوانند یا میشنوند به اشتباه فکر میکنند که این عبارت هدفش متمایز کردن اسم از سایر موارد مشابه است.
|
||||
|
||||
#### Examples of words and phrases that are used to distinguish one item from other possible items:
|
||||
|
||||
(These usually do not cause any problem in translation.)
|
||||
### نمونههای کتاب مقدس
|
||||
|
||||
> The curtain is to separate **the holy place** from **the most holy place**. (Exodus 26:33b ULT)
|
||||
#### نمونههایی از واژهها و عبارتهایی که برای تشخیص و تمایز یک اسم از سایر مواردِ ممکن به کار میروند:
|
||||
|
||||
The words “holy” and “most holy” distinguish two different places from each other and from any other place.
|
||||
(اینها معمولاً در ترجمه هیچ مشکلی ایجاد نمیکنند.)
|
||||
|
||||
> A foolish son is a grief to his father, and bitterness to **the woman who bore him**. (Proverbs 17:25 ULT)
|
||||
> ... و حجاب، **قدس** را برای شما از **قدس الاقداس** جدا خواهد کرد. (خروج ۲۶ آیه ۳۳ ULT)
|
||||
|
||||
The phrase “who bore him” distinguishes which woman the son is bitterness to. He is not bitterness to all women, but to his mother.
|
||||
واژههای "قدس" و "قدسالاقداس" دو مکان متفاوت را از یکدیگر و همچنین از هر مکان دیگری مشخص و متمایز میکنند.
|
||||
|
||||
#### Examples of words and phrases that are used to give added information or a reminder about an item:
|
||||
> احمق برای پدر خویش حزن است، و به جهت **مادر خویش** تلخی است. (امثال سلیمان ۱۷ آیه۲۵ ULT)
|
||||
|
||||
(These are a translation issue for languages that do not use these.)
|
||||
عبارت «که او را زاییده بود» مشخص میکند که پسر برای کدام زن مایهٔ ننگ است. او برای همهٔ زنان مایهٔ ننگ نیست، بلکه فقط برای مادرش مایه ننگ است.
|
||||
|
||||
> … for **your righteous judgments** are good. (Psalm 119:39b ULT)
|
||||
#### نمونههایی از واژهها و عبارتهایی که برای دادن اطلاعات اضافه یا یادآوری درباره یک مورد به کار میروند:
|
||||
|
||||
The word “righteous” simply reminds us that God’s judgments are righteous. It does not distinguish his righteous judgments from his unrighteous judgments, because all of his judgments are righteous.
|
||||
(این موضوعِ ترجمه برای همهٔ زبانها استفاده نمیشود.)
|
||||
|
||||
> You must surely open your hand to your brother, **to your needy and to your poor** in your land. (Deuteronomy 15:11 ULT)
|
||||
> ... زیرا که **داوریهای تو** نیکو است. (مزمور ۳۹ آیه ۱۱۹ ULT)
|
||||
|
||||
The phrases “to your needy and to your poor” give further information about “your brother.” They do not refer to a separate group of people.
|
||||
واژهٔ "نیکو" به سادگی به ما یادآوری میکند که داوریهای خدا عادلانه هستند. در اینجا داوریهای نیکو از داوریهای غیرنیکویی او متمایز نمیشود، چون همهٔ داوریهای او نیکو هستند.
|
||||
|
||||
> How can Sarah, **who is 90 years old**, bear a son? (Genesis 17:17b ULT)
|
||||
> چونكه فقیر از زمینت معدوم نخواهد شد، بنابراین من تو را امر فرموده، میگویم البته دست خود را **برای برادر مسكین و فقیر خود** كه در زمین تو باشند، گشاده دار. (تثنیه۱۵ آیه ۱۱ ULT)
|
||||
|
||||
The phrase “who is 90 years old” is a reminder of Sarah’s age. It tells why Abraham was asking the question. He did not expect that a woman who was that old could bear a child. He was not distinguishing one woman named Sarah from another woman named Sarah who was a different age.
|
||||
عبارتهای "برای برادر مسكین و فقیر خود" اطلاعات بیشتری درباره "برادر تو" میدهد. آنها به گروه جداگانه از افراد دیگر اشاره نمیکنند.
|
||||
|
||||
> I will wipe away mankind **whom I have created** from the surface of the earth. (Genesis 6:7 ULT)
|
||||
> «آیا برای مرد صدساله پسری متولد شود و ساره در **نود سالگی** بزاید؟» (پیدایش ۱۷ آیه ۱۷ ULT)
|
||||
|
||||
The phrase “whom I have created” is a reminder of the relationship between God and mankind. It is the reason God had the right to wipe away mankind. There is not another mankind that God did not create.
|
||||
عبارت "در نود سالگی" دلیلی است که ابراهیم فکر نمیکرد سارا بتواند فرزندی به دنیا بیاورد. او زنی به نام سارا را از زن دیگری به نام سارا که سن و سالی متفاوت داشت متمایز نکرده بود. و چیزی جدید از سن و سال سارا به هیچ کسی نگفته بود. او به سادگی فکر نمیکرد که زنی با این سن میتواند بچهدار شود.
|
||||
|
||||
> I hate those who serve **worthless** idols (Psalm 31:6 ULT)
|
||||
> خداوند گفت: «انسان را **که آفریدهام**، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چونکه متأسف شدم از ساختن ایشان.» (پیدایش ۷ آیه ۶ ULT)
|
||||
|
||||
By saying “worthless idols,” David was commenting about all idols and giving his reason for hating those who serve them. He was not distinguishing worthless idols from valuable idols.
|
||||
عبارت "انسان را که آفریدهام" یادآور رابطهٔ بین خدا و انسان است. این دلیلی است که خدا حق داشت بشر را از بین ببرد. بشر دیگری که خدا آفرینندهاش نباشد وجود ندارد.
|
||||
|
||||
### Translation Strategies
|
||||
> از آنانی که اباطیل دروغ را پیروی میکنند نفرت میکنم. و امّا من بر خداوند توکل میدارم. (مزمور ۳۱ آیه ۶ ULT)
|
||||
|
||||
If readers would understand the purpose of a phrase with a noun, then consider keeping the phrase and the noun together. For languages that use words or phrases with a noun only to distinguish one item from another, here are some strategies for translating phrases that are used to inform or remind.
|
||||
داوود با گفتن "اباطیل دروغ" دربارهٔ همهٔ اباطیل (بتها) نظر میداد و دلیل خود را برای نفرت از کسانی که به آنها خدمت میکردند میگفت. او بتهای بیارزش را از بتهای ارزشمند تمایز نمیداد.
|
||||
|
||||
(1) Put the information in another part of the sentence and add words that show its purpose.
|
||||
(2) Use one of your language’s ways for expressing that this is just added information. It may be by adding a small word, or by changing the way the voice sounds. Sometimes changes in the voice can be shown with punctuation marks, such as parentheses or commas.
|
||||
### راهکارهای ترجمه
|
||||
|
||||
### Examples of Translation Strategies Applied
|
||||
اگر خوانندگان منظورعبارتی به همراه اسم را درک میکنند، میتوانید عبارت و اسم را با هم نگه دارید. برای زبانهایی که از کلمات یا عبارتهایی به همراه اسم فقط برای تشخیص آن اسم از موارد مشابه استفاده میشود راهکارهایی جهت اطلاعرسانی یا یادآوری در نظر گرفته شده است:
|
||||
|
||||
(1) Put the information in another part of the sentence and add words that show its purpose.<br>
|
||||
۱ـ اطلاعات را در بخش دیگری از جمله قرار دهید و واژههایی را اضافه کنید که هدف آن را نشان دهد.
|
||||
۲ـ یکی از روشهای زبان خودتان را برای بیان اینکه این فقط اطلاعاتی اضافه است، بکار ببرید.
|
||||
ممکن است با افزودن واژهٔ کوچکی یا با تغییر در شیوهٔ آهنگِ گفتار آن باشد. گاهی اوقات تغییر در آهنگ میتواند با علامتگذاریهایی مانند پرانتز یا ویرگول نشان داده شود.
|
||||
|
||||
> I hate those who serve **worthless** idols (Psalm 31:6 ULT)
|
||||
### نمونههای کاربردی راهکارهای ترجمه
|
||||
|
||||
> > **Because** **idols are worthless**, I hate those who serve them.
|
||||
۱- اطلاعات را در بخش دیگری از جمله قرار دهید و واژههایی را اضافه کنید که هدف آن را نشان دهد.
|
||||
|
||||
|
||||
> از آنانی که «اباطیل **دروغ**» را پیروی میکنند نفرت میکنم و امّا من بر خداوند توکل میدارم. (Psalm مزمور ۳۱ آیه ۶ ULT)
|
||||
|
||||
> > با گفتن «اباطیل دروغ»، داود دربارهٔ همهٔ بتها نظر داد و دلیل نفرت خود را نسبت به کسانی که از آنها پیروی میکنند، بیان کرد. او **بتهای بیارزش** را از بتهای ارزشمند متمایز نکرده بود.
|
||||
>
|
||||
> … for your **righteous** judgments are good. (Psalm 119:39b ULT)
|
||||
> .....زیرا که داوریهای تو نیکو هستند. (مزمور ۱۱۹ آیه ۳۹ ULT)
|
||||
>
|
||||
> > … for your judgments are good **because they are righteous**.
|
||||
> > ... زیرا قضاوتهای شما نیکو است، **چرا که آنها درستکارهستند**.
|
||||
>
|
||||
> Can Sarah, **who is 90 years old**, bear a son? (Genesis 17:17b ULT)
|
||||
> ...«آیا برای مرد صدساله پسری متولد شود و ساره در **نود سالگی** بزاید.» (پیدایش ۱۷ آیه ۱۷ ULT)
|
||||
>
|
||||
> > Can Sarah bear a son **even when** **she is 90 years old**?
|
||||
> > آیا سارا میتواند پسری بزاید **حتی وقتی ۹۰ ساله است**؟
|
||||
>
|
||||
> > You must surely open your hand to your brother, **to your needy and to your poor** in your land. (Deuteronomy 15:11 ULT)
|
||||
> > چونكه فقیر از زمینت معدوم نخواهد شد، بنابراین من تو را امر فرموده، میگویم البته دست خود را برای **برادر مسكین و فقیر خود** كه در زمین تو باشند، گشاده دار. (تثنیه ۱۵ آیه ۱۱ ULT)
|
||||
|
||||
> > You must surely open your hand to any of **your needy and poor brothers** in your land.
|
||||
> > البته دست خود را برای بر**ادر مسكین و فقیر خود** كه در زمین تو باشند، گشاده دار.
|
||||
>
|
||||
(2) Use one of your language’s ways for expressing that this is just added information.
|
||||
(۲) از یکی از روشهای زبان خود برای تا بیان این که اطلاعات فقط افزوده شده است استفاده کنید.
|
||||
|
||||
> You are my Son, **whom I love**. I am pleased with you. (Luke 3:22 ULT)
|
||||
> و روح القدس به هیأت جسمانی، مانند کبوتری بر او نازل شد و آوازی از آسمان در رسید که «تو پسر **حبیب من** هستی که به تو خشنودم» (لوقا ۳ آیه ۲۲ ULT)
|
||||
>
|
||||
> > You are my Son. **I love you** and I am pleased with you.
|
||||
> > تو پسر من هستی. **من تو را دوست دارم** و از تو خشنودم.
|
||||
|
||||
> > **Receiving my love**, you are my Son. I am pleased with you.
|
||||
> > **با قبول محبت من**، تو پسر من هستی. من از تو خشنودم.
|
||||
|
||||
> You must surely open your hand to your brother, **to your needy and to your poor** in your land. (Deuteronomy 15:11 ULT)
|
||||
> میگویم البته دست خود را برای برادر **مسكین و فقیر خود** كه در زمین تو باشند، گشاده دار. (تثنیه ۱۵ آیه ۱۱ ULT)
|
||||
|
||||
> > You must surely open your hand to your brother **who is needy and poor** in your land.
|
||||
> > به یقین باید دست خود را به برادرت **که فقیر و نیازمند است** در سرزمینت گشاده داری.
|
||||
|
|
Loading…
Reference in New Issue